مرگ هارپر لی
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۰۴۸۴۰
درباره هارپر لی که بیشترمان نام او را با رمان «کشتن مرغ مینا» شنیدهایم، چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد. بهار ۱۹۲۶ در مونروویل ایالت آلاباما متولد شد و زمستان ۲۰۱۶ در چنین روزی همان جا از دنیا رفت.
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «نزدیک به ۹۰ سال عمر کرد و رمان «کشتن مرغ مینا» بزرگترین و تنها دستاورد دوران نویسندگیاش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسندگی را در همکاری با روزنامه این دانشگاه آغاز و تمرین کرد. چنان که گفتهاند در یکی از تابستانهای دوره تحصیلات دانشگاهیاش، به انگلیس رفت و در آکسفورد درباره مدنیت اروپایی در قرن بیستم مطالعه کرد. اواخر دهه ۱۹۴۰ در نیویورک زندگی میکرد و مدتی در یک کتابفروشی و پس از آن در آژانسی هواپیمایی مشغول به کار بود. آن روزها در اوقات فراغت و ساعات بیکاری چند داستان بلند نوشت و خودش را برای شروع رمانی که از مدتها پیش در ذهن داشت آماده کرد.
«کشتن مرغ مینا» داستان دختری کمسن و سال به نام اسکات است که در شهرکی به نام میکمپ با پدرش آتیکوس و بردارش جیم زندگی میکند. داستان حول ماجرای برگزاری دادگاهی پیش میرود و به اوج میرسد. ماجرای سیاهپوست بیگناهی به نام تام رابینسون که به اتهامی بیاساس دستگیر و محاکمه میشود و تقریبا همه اهالی شهرک - بدون توجه به این که واقعا چه اتفاقی افتاده است - مجازات او را مطالبه میکنند. اما پدر اسکات که وکیل است به دفاع از متهم میرود. آتیکوس میداند که پیروزی در دادگاه و تبرئه متهم ممکن نیست اما مبارزه میکند و برای دفاع از آن چه به درستیاش باور دارد، رویاروی جامعهاش میایستد.
«اسکات پرسید: آتیکوس! ما این دعوا را میبریم؟
- نه، دخترجان.
- پس چرا...
- این که صد سال شکست خوردیم، دلیل این نیست که باز تقلا نکنیم.»
آتیکوس (پدر/ وکیل) با جامعهای میجنگد که تبعیض نژادی و ظلم به سیاهپوستان در بافت آن تنیده شده است.
«آتیکوس گفت: دعوای تام رابینسون وجدان آدم را تا ریشه تکان میدهد. اسکات، اگر من به این مرد کمک نمیکردم، دیگر نه میتوانستم به کلیسا بروم و نه خدا را عبادت کنم.
- آتیکوس! مثل این که تو اشتباه میکنی...
- چطور؟
- بیشتر مردم غیر از این عقیده دارند...
- هر کس حق دارد هر طور میخواهد فکر کند و توقع داشته باشد که دیگران هم به عقایدش احترام بگذارند اما من قبل از این که با دیگران زندگی کنم، باید بتوانم با خودم زندگی کنم. وجدان آدم تنها چیزی هست که نمیتواند تابع نظر اکثریت باشد.»
اما در فضایی که ظلم و تبعیض بر آن حکمفرماست، معصومیت بچهها تهدید میشود و آنان خواهناخواه پیروی از پیشداوریها و ارزشهای روزگار خودشان را یاد میگیرند. از این رو مرغ مینا، نماد پاکی و معصومیتی است که در مواجهه با زشتیهای زمانه تهدید میشود.
«آتیکوس به جیم گفت: ترجیح میدهم که تو در حیاط پشتی فقط به قوطیهای خالی شلیک کنی اما میدانم که دنبال پرندهها هم خواهی رفت. ایرادی ندارد که به طرقه شلیک کنی ولی یادت باشد که کشتن مرغ مینا گناه دارد.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: هارپر لی کشتن مرغ مینا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۰۴۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «چشم ها تنها برای دیدن نیستند» نوشته مصطفی عظیمیفر به تازگی توسط انتشارات سیب کال در اهواز منتشر و روانه بازار نشر شده است.
اینکتاب روایت یک روز از زندگی نویسندهای را بیان میکند که پرسشگرانه محیط و جامعه اطراف خود را بررسی کرده و از میان لایههای سطحی و موضوعات روزمره زندگی به مفاهیمی عمیق دست مییابد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
همانگونه که در ابتدا گفتم بیدارشدن و سلام دادنم به روز جدید آن هم با آرامش و مهربانی، ارتباطی با مرفه بودن یا بی درد بودنم ندارد.
شما اگر انسانی را میبینید که در آرامش روزگار میگذارند دلیل بر این نیست که رنجی نداشته باشد. نه آدمها همیشه رنج دارند؛ اما گاهی رنج های موجود قابل تحمل تر از دردهای گذشته هستند و این دلیل آرام بودن است.
اصلاً ما چاره ای جز داشتن آرامش نداریم یعنی حتی شخصی که در اوج رنج ها قرار دارد، باید همواره آرامشش را حفظ کند.
شاید بگویید این یک شعار توخالی است. ولی از شما میپرسم؛ چگونه می توان از چنگال رنجی سخت، بدون حفظ آرامش و تلاش برای ارتقای آن آرامش رهایی یافت؟
اینکتاب در ۱۰۶ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه عرضه شده است.
کد خبر 6093897 فاطمه میرزا جعفری